۱۱ راه برای داشتن محیط کار شاداب، زنده و خلاق
شما برای تشویق کارمندانتان به سخت تر و سریع تر کار کردن سه راه دارید:
- آنها را تهدید کنید.
- به پایشان پول بریزید.
- کارشان را برایشان لذت بخش کنید.
امروز دیگر تهدید کارمندان به سخت کار کردن جواب نمی دهد. افزایش بی حساب و کتاب حقوق (حتی اگر پول از پارویتان بالا میرود!) هم تاثیری صرفا کوتاه مدت دارد. در نتیجه فقط و فقط گزینه شماره سه. ایجاد محیطی شاداب و سرزنده تاثیری غیر قابل انکار دارد که بارها خودش را ثابت کرده است. قبل از اینکه شرکت هایی مثل گوگل شروع به ترویج شادابی در محیط کار کنند، دو کلمه “کار” و “شادابی” حتی در یک جمله هم کنار هم قرار نمی گرفتند. امروز در کشورهای مدرن، نسل جدیدی که وارد بازار کار شده نیاز و انتظاری را از محیط کارش دارد که کارفرماها را با چالش جدیدی روبرو کرده.
- تصور کنید
سازمانی را تصور کنید که در آن آدمها عاشق محل کارشان هستند. تمام روز آرام و راحت و بدون استرس کار می کنند و همین امر باعث بهره وری و کارآیی بیشتر آنها هم می شود. چطور چنین چیزی ممکن است؟ وقتی شما در آرامش کار کنید مغزتان میزان بیشتری اکسیژن و اندورفین تولید کرده و خون بهتر در رگ های مغزتان به حرکت در می آید، که همین امر باعث می شود شما بهتر و خلاقانه تر فکر کنید. خنده آدمها را به هم نزدیکتر می کند. آدمها با کارکنانی که شاد و سرزنده هستند احساس نزدیکی بیشتری می کنند، دوست دارند بیشتر سر کار مانده و در نتیجه میزان کار، فعالیت و خلاقیت آنها و به همان میزان سود شرکت هم بالا می رود.
- خودتان را بسنجید
آیا معمولا کارکنان را در حال لبخند زدن و یا خندیدن می بینید؟
وقتی اتفاق جالب و خنده داری می افتد، کارکنان می ایستند تا از آن لذت ببرند؟
آیا شرکت شما حداقل یک بار در ماه برنامه های تفریحی دارد؟
آیا امکاناتی (مثل انواع بازی) در محیط کار وجود دارد که کارکنان در زمان استراحت استفاده کنند؟
آیا مدیران سازمان معمولا صورتی خندان و رویکردی خوشبینانه به مسائل دارند؟
اگر پاسخ شما به حتی دو مورد از این موارد هم منفی ست، محیط کاری شما محیطی ناراحت و جدی بوده که بدون اینکه خبر داشته باشید در حال ایجاد تاثیرات منفی بر روی سازمان است.
و اما یازده راه پیشنهادی:
- این باور که حرفه ای بودن معادل جدی بودن است را دور بریزید. طنز و شوخی رو وارد محیط کارتان کنید.
- مرز بین شوخی و توهین را در محیط کار مشخص کنید تا کارکنان از خطوط قرمز یکدیگر رد نشوند.
- کارکنان را دور هم جمع کنید و از آنها درباره راهکارهایی که برای شاداب شدن محیط کارشان می تواند وجود داشته باشد مشورت بگیرید.
- شوخی و خنده را به جلسات خودتان راه بدهید. با خودتان وسائل بی ربط (مثل توپ) به اتاق کنفرانس ببرید و جلسه را با یک لطیفه شروع کنید.
- خبرنامه طنز درست کنید و یا روی بورد شرکت لطیفه های بامزه بنویسید.
- اجازه بدهید مشتری هایتان بدانند که محیط کاری شما چقدر شاداب است. مثلا برنامه های شاد برایشان تدارک ببینید و یا مطالب و عکس های بامزه برایشان بفرستید. شاد بودن روابط شما و مشتری را محکم تر می کند.
- ساعتی را در طول ساعات اداری به اسم “ساعت خوشی” اختصاص بدهید. طی این ساعت کارکنان می توانند خاطرات قشنگ و داستان های خوب تعریف کنند و ساعتی لذتبخش را کنار هم سپری کنند.
- وقتی اتفاق بامزه ای می افتد کار را متوقف کنید، بخندید و برای دیگران هم تعریف کنید. اجازه ندهید نیم کره چپ مغزتان خیلی روی محیط کارتان غالب شود!
- محیط کارتان را با وسائل شاد و جذاب پر کنید. اینکار از میزان جدیت محیط کار کاسته و ذهن را بازتر و خلاق تر می کند.
- کارمندان را تشویق کنید که در پایان ساعت اداری مسائل کاری را در شرکت جا گذاشته، یا به اصطلاح باز خود را زمین بگذارند و بعد به خانه برگردند. فشار کار نباید روی روابط او با خانواده اش تاثیر منفی بگذارد.
- کارمندان را تشویق کنید که به سبک خودشان شادی را به محل کار بیاورند. مثلا یک متخصص بیهوشی در ایالت میشیگان همیشه قبل از عمل جراحی برای بیمارها آواز می خواند تا ذهن بیمار برای انجام عمل آرام تر شود. این متخصص بواسطه همین کار ساده شهرت کسب کرده و خیلی ها تقاضا دادند که برای عمل جراحی شان توسط او بیهوش شوند.
یادتان باشد که این کارکنان شرکت هستند که شادابی را وارد محیط کار می کنند و نه مدیران. وظیفه مدیر آنست که راه شادابی را به محیط کار باز کرده و آن را مدیریت کند.
در ادامه ۶ راه برای تبدیل غم و اندوه محیط کار به شادی و شوق ارائه شده است:
۱– تقویت روابط عمومی
یکی از نشانه های شادی، داشتن روابط اجتماعی قوی و گسترده است. وقتی در محیط کار با همکارانت آشنا نیستی مسلماً از کارت متنفر میشوی و اگر وضع به همین منوال پیش برود روز به روز بر تنفرت افزوده میشود و تا تو تغییر نکنی، تغییری در شرایط حاصل نمیشود. من در هفتهٔ اول شروع کارم زیر نظر یکی از کارکنان آن جا آموزش میدیدم آنها افراد خوبی بودند ولی من را به هیچ کس معرفی نکردند. بعد از آن هر وقت در راهروها قدم میزدم افراد از کنارم رد میشدند بدون آن که به همدیگر سلام کنیم. وقتی بالاخره سکوت را شکستم فهمیدم که آدمهای اطرافم چقدر خوبند!
در بیشتر مواقع بهتر است همراهانی مهربان و متحد بمانیم تا اینکه هر اشتباه کوچک و جزئی را تصحیح کنیم.نگذار حتی یک روز دیگر بدون اینکه همکارانت را بشناسی بگذرد. دوستها ناگهان به سراغ ما نمیآیند باید برای دوست پیدا کردن تلاش کنی. با همکارانت صحبت کن و سعی کن دربارهٔ زندگیشان اطلاع کسب کنی. البته تلاش کن تا مثل یک فضول عمل نکنی. آشنا شدن با زندگی افراد با سرک کشیدن و کنجکاوی بیجا در زندگی خصوصی آنها متفاوت است! دو نفر هرگز نمیتوانند با هم دوست شوند مگر اینکه یکی از آنها سر حرف را باز کند.
۲– سعی کن در زندگی به دنبال فرصتهایی برای رشد باشی نه شکست!
اغلب در محیط کار به دنبال محافظت و صیانت از خود هستیم. به شرایط موجود نه به عنوان فرصتی برای رشد و ترفیع بلکه به عنوان شانس سقوط و تنزل مینگریم. آنچه همیشه در پس ذهنمان وجود دارد این است: وای یعنی خیلی بد شد!
نتیجه این امر آن است که به ندرت میتوانیم از فرصتهای پیش رویمان بهره ببریم. نفس عمیقی بکش و به جای این فکرها به فرصتها بیاندیش. هر لحظه در محل کار میتواند شروع یک پروژه باشد. اصلاً مهم نیست چه کاری انجام میدهی و کجا کار میکنی همیشه کار تازه ای میتوان انجام داد. به جای کوک کردن ساعت در وقت همیشگی زمانی را صرف ارزیابی فرصتهای اطرافت کن! همیشه در حال محافظت از خود و پاییدن دیگران نباش. امتحان کن و ببین که استفاده از فرصتها چقدر آسانتر و خوشایندتر از نگهداری پیله ای است که به دورت تنیده ای.
۳– به دیگران در حل مشکلاتشان کمک کن
هنگامی که افسرده و غمگینی کارهای اندکی مانند کمک به دیگران میتواند کمک کند تا سرحال و شاداب شوی. من در چنین اوقاتی به کمک یکی از پزشکان در محل کارم میروم. او در حال کار بر روی یک تحقیق جالب است و دکتر آنقدر پر مشغله بود که به این کار نمیرسید. من پیشنهاد کردم که در این کار به او کمک کنم. در نتیجه به او کمک کردم تا پژوهشش را به اتمام برساند و در عوض در آینده او یکی از مشوقین اصلی من در حرکت به جلو بود. کمک به دیگران مشکلات آنها را حل میکند و همچنین ممکن است گرهی از کار خودت بگشاید.
۴– مسئولیت دیگری نیز بر عهده بگیر
تبدیل شدن به یک مهرهٔ اصلی در محل کار مطمئناً دیدت را به محیط کار تغییر خواهد داد. وقتی بدانی روی حرفت حساب میشود با شور و هیجان و شادی بیشتری ادامه خواهی داد. داشتن مسئولیتهای بیشتر موجب کسب احترام و ارزش بیشتر خواهد شد. اگر نمیدانی از کجا باید شروع کنی از مافوقت بپرس و کم کم شروع کن و اگر مافوقت هیچ کمکی به تو نمیکند تلاش کن شیوه خودت را بیابی، همیشه کارهایی در یک شرکت هست که میتوانی با دیگر گونه به انجام رساندن آنها برای خودت موقعیت جدیدی ایجاد کنی.
۵– با شهامت تمام بپرس
اگر از چیزی در محیط کارت راضی نیستی در مورد امکان تغییر آن سوال کن. اگر در سکون و سکوت بنشینی تا کسی از راه برسد و شرایط را تغییر دهد بدان که باید مدتها چشم انتظار باشی. چون مردم همه به اندازهٔ خودشان کار دارند و نمیتوانند نگران خشنودی یا ناخشنودی تو از زندگی باشند. اگر همکارت موجب ناراحتیات میشود ببین اگر میشود جایت را تغییر بده. میخواهی کارت را تغییر دهی؟ ببین چه کار دیگری برای انجام دادن هست!؟ ارتقا میخواهی؟ ببین باید چه کارهایی برای رسیدن به آن انجام دهی! افزایش حقوق!؟ ببین چه کارهای اضافیای میتوانی انجام دهی و در ازایش پول بیشتری بگیری. بعد از چند وقت از اینکه با پرسیدن این همه کار را به انجام رسانده ای شگفت زده خواهی شد.
۶– کارهایی انجام بده که حسن شهرت و اعتبارت را نزد دیگران افزایش دهد
اکثر ما از اینکه دیگران حرفهای خوبی درباره مان بزنند دچار احساس شاد یمیشویم. وقتی کاری برای بقیه انجام میدهیم و آنها را خوشحال میکنیم در حقیقت بهانه ای برای آنها ایجاد میشود تا آن حرکتمان را جبران کنند و در عوض باعث شادی ما شوند.
به عنوان مثال تمجید و تحسین دیگران کار ساده ای است که اغلب فراموش میکنیم اما اگر میدانستیم همین حرکت به ظاهر ساده و بی اهمیت چه قدرتی دارد شاید هیچ وقت آن را از یاد نمیبردیم و امری بدیهی نمیانگاشتیم. اگر میخواهی همکارت احترامت را حفظ کند با یک یادداشت کوچک از سخنرانی خوبش تشکر کن! اگر میخواهی رئیست از کارت تعریف کند بدان که اول تو باید از او تمجید کنی. غر نزن! کمتر انتقاد کن! به عنوان مثال اگر سخنرانیای داشتی و حس کردی همکارت فقط ۸۰% مطلب را گرفته است از او ایراد نگیر. در بیشتر مواقع بهتر است همراهانی مهربان و متحد بمانیم تا اینکه هر اشتباه کوچک و جزئی را تصحیح کنیم. سعی کن در یک روز به جای انتقاد فقط تحسین و تمجید کنی. کسب احترام و ایجاد شادی و نشاط در محیط کار زمانی آسان میشود که به همه کس و همه چیز حسن نیت داشته باشیم.
شادی و شادکامی در تصمیمات و اعمال ماست نه در اتفاقات خوبی که برایمان میافتد. به خاطر داشته باش! اگر از زندگیت لذت نمیبریدگرشی عظیم در آن ایجاد کن! تکرار آن چه دیروز انجام داده بودی فقط باعث میشود فردایت همچون امروزت شود نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر!