اصول و مباني كار آفريني
اشاره:
از كارآفرينان تعاريف مختلفي ارايه شده است، دانشمندان علوم اجتماعي، روان شناسي، اقتصادي و مديريت هر يك تعاريف خاصي براي كارآفرينان دارند. اما آن چه در اكثر آن ها مي توان مشاهده كرد اين نكته است كه كار آفرينان محور توسعه اقتصادي بوده و با تخريب روش كهن و ناكارآمد قبلي و جايگزيني آن ها با شيوه هاي كارآمد ونوين به نظام اقتصادي، پويايي وحيات مي بخشند.
كار آفرين كيست؟
اصطلاح كارآفرين در معنا و مفهوم فعلي را اولين بار ژوزف شومپيتر به كار برده اين اقتصاد دان كه او را در علم كارآفريني مي نامند براين باور بود كه رشد وتوسعه اقتصادي در يك نظام اقتصادي در يك نظام زماني ميسر خواهد بود كه افرادي در بين ساير آحاد جامعه با خطر پذيري اقدام به نوآوري كرده و با اين كار روش ها و راه حل هاي جديد جايگزين راهكار هاي ناكارآمد و كهن قبلي شود. واژه كارآفرين در بردارنده معناي موقعيت است اين واژه به معناي محصولات، ابداعات، كيفيت و خدمات نوين است.در درون يك شركت اين واژه به معناي نوع خاصي از روحيه، سرزندگي وفضيلت است. اين واژه به اشخاص پر اراده اي اطلاق مي شود كه اراده، خلاقيت، پايداري و موفقيت اجتناب ناپذيرشان، آن ها را به رهبران و قهرمانان روز تبديل مي كنند. كارآفريني همواره مبناي تحولات و پيشرفت هاي بشري بوده و تعريف زياد و متنوعي از آن شده پيتر دراكر معتقد است كار آفرين كسي است كه فعاليت اقتصادي كوچك و جديدي را با سرمايه ي خود شروع كند. كارآفرين ارزش ها را تغيير مي دهد و ماهيت آن ها را دچار تحول مي نمايد و مخاطره پذير است و به درستي تصميمگيري مي كند و براي فعاليت خود به سرمايه نياز دارد ولي هيچ گاه سرمايه گذار نيست و هميشه به دنبال تغيير است و فرصتها را مي شناسد و از آن ها استفاده مطلوب ميكند. از نظر اقتصاددانان كارآفرين كسي است كه ارزش افزوده ايجاد مينمايد يعني با زمان و انرژي لازم سرمايه ها را به گونه اي به كار گيرد كه ارزش آنها و يا محصولات به دست آمده نسبت به حالت اوليهاش افزايش يابد.
كارآفرينان چه كاري انجام مي دهند؟
كارآفرين به منظور تحقق ايده اش عوامل مورد نياز مانند: نيروي انساني، تجهيزات، مواد اوليه و سرمايه را فراهم مي آورد و با استفاده از قدرت تصميم گيري، مهارت ها واستعداد هاي فردي ايده اش را محقق مي سازد و به وسيله طراحي- سازمان دهي– راه اندازي و مديريت واحد جديد به كسب درآمد مي پردازد.هم چنين در اين راه خطرات شكست را به دليل فعاليت در محيط غير قابل كنترل و مبهم مي پذيرد. به طور خلاصه كار آفرين سازمان دهنده و فعاليت كننده ي يك واحد اقتصادي يا غير اقتصادي به منظور دستيابي به سود دستاورد هاي شخصي يا اجتماعي است. جفري تيمونژ معتقد است كارآفرين كسي است كه قدرت درك بالايي دارد و توان پيدا كردن خلاء فرصت ها را دارد و مي تواند در جامعه از طريق پرورش ايده و تبديل فكر خود به يك محصول جديد اقدام به ارزش آفريني از هيج نمايد.
انواع كار آفريني:
فردي: 1- مستقل 2- سازماني
گروهي: 1- شركتي 2- اجتماعي
كارآفريني مستقل: فرآيندي است كه از ايده اوليه تا ارائه ي محصول خود به جامعه كليه ي فعاليت هاي كارآفرينانه را با ايجاد يك بنگاه اقتصادي جديد به طور مستقل طي مي نمايد.
كارآفريني سازماني: فرآيندي است كه كارآفرين تحت حمايت يك سازمان فعاليت هاي كارآفريني خود را به ثمر مي رساند.
كارآفريني شركتي: فرآيندي است كه يك شركت طي مي كند تا همه ي افراد آن را به كارآفريني تشويق شده و تمام فعاليت هاي كارآفرينانه فردي و گروهي به طور مستمر سريع وراحت در شركت انجام پذيرد. در اين فرآيند هر يك از كاركنان در نقش كارآفرين انجام وظيفه ميكنند.
كارآفريني اجتماعي :كارآفريني اجتماعي يك زمينه نوظهوري است كه شامل سازمان هاي غير انتفاعي است كه اين سازمان ها افراد را در شروع كسب وكارهاي انتفاعي ياري مي دهد سازمان هاي غير انتفاعي كه براي ايجاد نقدينگي براي برنامه هايشان ارزش اقتصادي ايجاد مي كنند از منبع در دسترس به گونه اي خلاقانه براي موضوعات اجتماعي استفاده مي كنند.
ويژگي هاي كارآفرينان: كارآفرينان كساني هستند كه تفاوت ايجاد مي كنند در واقع آن ها به طور خلاقانه فرصت هايي را براي كسب وكار ايجاد مي نمايند. كارآفريني تشخيص و استفاده مطلوب از فرصت ها مي باشد. كارآفرينان با هدف دستيابي به منافع مورد نياز براي استفاده از فرصت ها به شدت تلاش مي كنند. كارآفرينان از طريق ارائه محصولات و خدمات به شيوه ي جديد ارزش ايجاد ميكنند. كارآفرينان ايجاد كننده شبكه هاي مطلوب منابع و امكانات مالي و ابتكارات مختلف است. كارآفرينان از چگونگي و چراي فرصت ها و جايگاه خود شناخت دقيق دارند. كارآفرينان خود سرمايه ايجاد مي كنند اين سرمايه به شكل هاي مختلفي نظير سرمايه ي مالي و اجتماعي و هنري مي باشد. كارآفرينان خطر پذيراند و توانايي اداره ريسك هاي مختلف را دارند. كارآفرينان در مقابل سختي ها و مشكلات خويشتن دار و مقاوم هستند. كارآفريني مستلزم خلاقيت و نوآوري است. كارآفرينان مسئوليتپذير، استقلال طلب، پرتلاش، كاردان، داراي بصيرت، خلاق، هدفگرا، دستاوردگرا و داراي اعتماد به نفس بالا هستند.
رويكرد رفتاري كارآفرينان: از موقعيت هاي اقتصادي استفاده مي كند: زماني كه همه در محيط اطراف خود تناقص، هرج ومرج، نابساماني مي بينند فقط كارآفرين است كه مي توانند قاطعانه نسبت به موقعيت هاي محيط عكس العمل مناسب نشان داده و از فرصت ها استفاده كند يا حتي تهديد ها را به فرصت تبديل كرده و به نفع خود جامعه از آن بهره برداري نمايد و كارآفرين است كه از فرصت ها و موقعيت ها به نحو مطلوب استفاده كرده و آن را به يك موقعيت اقتصادي تبديل مي كنند.
تصميمگيري: كارآفرين سعي مي كند با تصميمات مناسب و به موقع عوامل مثبت را افزايش داده و از تأثير عوامل منفي جلوگيري نمايد و براي مشكلات و مسائل غير قابل پيش بيني راه حل هاي مناسب ارائه دهد. سرمايه را جذب مي كند و آن را افزايش مي دهد: بسياري از مردم به خاطر نداشتن سرمايه نمي توانند كاري را شروع كنند و اين تصور در ذهن مردم وجود دارد كه افرادي كه موفق شده اند و هم اكنون كارآفرين هستند در ابتدا سرمايه ي بسياري داشته اند و آن ها را سرمايه دار فرض مي كنند حال آن كه كار آفرين همواره سرمايه گذار نيست و نداشتن سرمايه هرگز مانع پيشروي او نمي شود زيرا كارآفرين مهارت خوبي در جلب نظر سرمايه داران دارد او با ارائه طرح خود به صورت منظم ومكتوب و شفاف در ذهن سرمايه گذار ريسك سرمايه گذاري را كاهش ميدهد و سود آن را مشخص مي كند و با اين كار توجه سرمايه دار را جلب نموده و منابع مالي مورد نظر خود را تأمين مي نمايد و با ارائه محصول خود به جامعه هم توليد سرمايه مي كند و و هم از راكد ماندن سرمايه ي ديگران جلوگيري مي نمايد. طرحي كه كارآفرين به سرمايهگذاران دولتي و يا خصوصي ارائه مي دهد طرح تجاري نام دارد. براي آينده برنامهريزي ميكند: رفتار كار آفرينان هدفمند بوده و توان زيادي را براي رسيدن به آن هدف صرف مي نمايند. كار آفرينان مي دانند به كجا مي خواهند بروند، آن ها تصور وديدگاهي از آينده سازمان خود دارند. البته بسياري از اوقات اين تصور از ابتدا وجود ندارد و طي زمان شكل مي گيرد كه شايد كارآفرين مجبور به برنامه ريزي كوتاه مدت و مقطعي باشد ولي داشتن چنين ديدگاهي مي تواند اين برنامه هاي كوتاه مدت را در يك جهت براي رسيدن به هدف آرماني كارآفرين هماهنگ نمايد. توليدات خود را با سود مي فروشند: اگرچه سود تنها عامل انگيزه براي شروع يك كسب و كار نمي باشد اما يكي از شاخص هاي تعيين كننده در چگونگي اداره يك شغل مي باشد سود نشان دهنده پذيرش يا عدم پذيرش محصول در بازار است سود كم كارآفرين را مجبور مي كند تا در مورد توليد محصول مناسب براي افراد مناسب در زمان مناسب و مكان مناسب تحقيق كند. سود نشان دهنده ي حركت در مسير صحيح است و معمولاً كار آفرين را به ادامه را ه تشويق مي كند بنابراين سود مي تواند تراز خوبي باشد براي نشان دادن اين كه كسب وكار تا چه حد به موفقيت و شكست نزديك شده است.
تأثيرات اقتصادي و اجتماعي كار آفرينان: زماني كه كار آفريني به عنوان يك شيوه ي زندگي توسط اكثريت افراد يك جامعه پذيرفته شود آن جامعه بسيار سريع توسعه مي يابد و كار آفرينان در اجتماع سبس پويايي و افزايش بهره وري شده و در سطح اجتماعي ارزش كار را افزايش مي دهند و روحيهي سعي و تلاش را در بدنه ي جامعه بالا مي برند و كارآفرينان سبس تشويق جامعه به كارهاي خلاق و كارآفرينانه مي شود و رشد وبالندگي جامعه را به همراه دارد. كار آفرينان در موارد زير نقش مهمي دارند: اشتغال، انتقال تكنولوژي، بهبود كيفيت زندگي، نوآوري و انعطاف محيط، توليد رفاه وثروت وسرمايه، تحريك و تشويق حس رقابت، ترغيب و تشويق سرمايه گذاري و توليد، شناخت و ايجاد وگسترش بازار هاي جديد، كشف منابع جديد و سازمان دهي و استفادهي اثر بخش از آن ها، رفع خلل و شكاف ها و تنگ ناهاي بازار و اجتماع و توضيع مناسب درآمد.
عوامل مؤثر بركارآفريني: شرايط اقتصادي و بازاري كه شامل: منابع مالي، نيروي كار، تسهيلات فيزيكي، زير ساخت اقتصادي، خدمات تخصصي است. ساختار و پوياي صنعت كه شامل: اندازه بازار، رشد بازار، ساختار بازار و صنعت، تمركز جغرافيايي است. چهار چوب قانون ومقررات كه شامل: سيستم مالي، سيستم حقوقي، سيساست هاي حماسي است. سرمايهي اجتماعي كه شامل: سلسله مراتب اجتماعي، فرهنگ، شبكه كارآفريني، سيستم آموزشي است. جنبههاي فردي مربوط به كارآفرين كه شامل: تجربه ي كاري، تحصيلات، ظرفيت كارآفريني، دارايي است
منبع: كتاب اصول ومباني كار آفريني، مهندس مهدي سعيدي كيا، چاپ سوم انتشارات كيا
.
.
.